ابتدا اعتقاد براين بوده كه فقط با راه اندازي يك فعاليت وبا كسب وكار مستقل میتوان كارآفرين بود، اما نگران نباشيد اگر شما در استخدام شركت يا مؤسسهای هستيد، نيز ميتوانيد كارآفرينانه عمل كنيد، به اين نوع كارآفريني، « كارآفريني سازماني » اطلاق ميشود.
به عبارتي كارآفرينان مستقل، افرادي هستند كه يا به صورت شخصي و يا با حمايتهاي مالي سرمايهگذاران ديگر اقدام به راهاندازي يك بنگاه اقتصادي ميكنند.
اما هنگامي كه فرد كارآفرين به استخدام سازماني در میآيد، به تبع محدودة مسئوليتها و اختيارات سازماني خود، نقش ديگري پيدا میكند كه كمي با نقش آزاد و مستقل متفاوت است و همين نقش، به مرور در او مهارتهايي بيشتر و متفاوت با کارآفرينان مستقل ايجاد ميكند.
يكي از فرقهاي اساسي كارآفرينان سازماني در اين است كه كارآفرين سازماني در مقايسه با كارآفرين مستقل كمتر ميتواند از ابتداي پروسة نوآوري (خلق ايده) تا انتهاي آن بخش (بخش تجاري) بر امور نظارت داشته باشد يا مجري آن باشد.
به عقيده برخي محققان، عمده فعاليتهاي كارآفرينان در سازمان، شامل توسعه كالا و خدمات جديد، معرفي روشهای جديد توليد، تشخيص بازارهاي جديد، پيدا كردن منابع جديد، خريد و توسعه و بهبود سازمان میشود.
البته كارافرينان سازماني با مبتكران و يا مديران موفق يكي نيستند. كارآفرينان سازماني داراي ويژگي برجستهاي همچون ريسك پذيري ميباشند و همچنين آنها بيشتر توجه شان به بخش تجاري، بازار و مشتري هاست. در حاليكه مبتكران و مديران به مسائل تكنيكي توجه دارند.
ويژگيهاي بارز كارآفرينان سازماني شامل موارد زير است:
- كارآفرينان گرايش دارند تا سازماني را به خاطر پيگيري و اجراي ايدهاي ترك كنند.
- كارآفرينان سازماني، تحقيقات بازار را خودشان انجام میدهند.
- آنها تصميم گيرندگان خوبي هستند، حتي در شرايطي كه اطلاعات كافي وجود ندارد.
- ارتباطات آنها بيشتر از نوع غير رسمي و مخالف سلسله مراتب سازماني است.
- آنها به راحتي از كنار مسائل و مشكلاتي كه میبينند، نميگذرند و بيشتر حلال مشكلات هستند.
- ارتباطشان با افرادي كه خوب كار میكنند، بسيار خوب و نزديك است.
و بالاخره كارآفرينان سازماني به منابع، تكنولوژي، افراد و دانش سازمانها به منظور توسعة محصول و. . . احتياج دارند. همين طور به اعتماد و حمايت آنها براي ادامه و سعي بيشتر.