
بازاریابی مصرفی یا بهاختصار B2C اشاره به تجارت به مصرفکننده دارد. این مدل بازاریابی شامل فرایندی است که طی آن خدمات و محصولات به مشتری که همان مصرفکننده نهایی باشد ارائه میشود.
بازاریابی B2C (BUSINESS TO CONSUMER)، شامل استراتژیهایی میشود که یک شرکت برای یا تبلیغ خدمات و محصولات خود برای مشتریان فردی استفاده میکند.
در واقع میتوان اینطور برداشت کرد که هر سازمان یا نهادی که بر تأمین نیازها، خواستهها و ترجیحات افراد تمرکز میکند، یک شرکت B2C است.
بازاریابی B2C چگونه کار میکند؟
در بازاریابی B2C تلاش بازاریابان تقسیمبندی بازار به بخشهای مختلف است که بتواند کنترل بیشتری بر بازار هدف خود و تیمشان داشته باشند و اینکه از طریق این کار پیامهای هدفمندشان را جهت رشد پایگاهها و کانالهای مشتریان راحتتر مخابره کنند. علاوه بر این موارد، این تکنیک در بازاریابی مصرفی باعث میشود مشتریانی که بار اولشان است از شما خرید میکنند، تبدیل به مشتریهای وفادار و دائمی شما شوند.
برای پیادهسازی مدل B2C، یک مصرفکننده باید به سمت ارزشها و عقاید شرکت یا برندتان سوق پیدا کند؛ زمانی که مشتری به سمت شما حرکت کند، زمان آن است تا شما و تیمتان دستبهکار بشوید. بهترین کار هم ایجاد یک محتوای مناسب برای بازاریابی B2C است تا بتوانید با مشتری بهراحتی ارتباط برقرار کنید. (جلوتر در باره بازاریابی محتوای B2C بحث خواهیم کرد.)
همانطور هم که در قسمت بالا اشاره کردیم، اولین کار در شروع بازاریابی B2C ایجاد یک ارتباط خوب است.
همه چیز به نوع کسبوکار شما بستگی دارد، ممکن است کسبوکار شما سازگار با محیطزیست باشد، به نهادهای درمانی و خیریهها کمک کند و یا …
مهم زاویهای است که کسبوکارتان از طریق آن به موضوعات گوناگون نگاه میکند.
پس از ایجادی یک ارتباط قوی و مناسب نوبت به مرحله بعدی یعنی ایجاد یک قیف بازاریابی ساده است. با این کار شما و برندتان در برابر مشتریان احتمالی بیبرنامه نخواهید بود و تلاشهای بازاریابان شما بیاثر نمیماند.
برای ایجاد یک قیف باید سه مرحله را دنبال کنید:
اول مشتری احتمالی را با برند و نام تجاری خود آشنا کنید.
دوم اینکه باید تمام تلاش خود را بکار بگیرید تا مشتری با برند شما تعامل داشته باشد و درگیر محصولات یا خدماتتان بشود.
و در مرحله سوم باید مشتری را به سمت خرید محصولاتتان سوق بدهید.
و اما پس از ایجاد قیف نوبت به مرحله آخر میرسد؛ تدوین و ایجاد یک استراتژی بازاریابی مفید و کارآمد؛ این کار به تیم بازاریابی و کمپینهای بازاریابی شما هدف میدهد و بهسرعت بازدهی مناسبی را در اختیارتان قرار خواهد.
بازاریابی مصرفی چه کمکی به ما میکند؟
اگر بخواهیم بازاریابی B2C را شرح بدهیم: یعنی ما محصولات یا خدمات شرکت خودمان را برای شرکت دیگری تبلیغ کنیم تا بتوانیم با آنها تعامل و تجارت کنیم.
بازاریابی B2C یا همان بازاریابی مصرفی برای اکثر کسبوکارها مفید و کارآمد است اما برای آن دسته از مشاغلی که در صنایع رقابتی به سر میبرند از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که نوع عادت و سلیقهها در مصرفکننده با خریداران در کسبوکارها کاملاً متفاوت.
ازآنجاییکه مصرفکنندگان به دنبال رفع نیازهای خود دراسرعوقت هستند توجه خیلی زیادی به قیمتها نمیکنند (نه اینکه اصلاً توجه نکنند اما خب در قیاس با خریداران در کسبوکارها که مثلاً می خوان یه دستگاه صنعتی رو برای رفع نیازشون بخرن زمین تا آسمون با خریدار لباس و پوشاک فرق داره)، مخصوصاً زمانی که قیمتها زیاد بالا نباشند.
این فرایند تصمیمگیری سریع به این معنی است که بازاریابی برای آنها کمی با فروش به یک تجارت متفاوت است. بازاریابی B2C از کسبوکار به مصرفکننده شامل تحریک یک واکنش یا واکنش عاطفی در مشتریان احتمالی آنها است.
برای موفقیت در بازاریابی B2C، یک شرکت باید در رأس روندها، عادات خرید و رقابت باقی بماند تا درک بهتری از چگونگی برجسته شدن و موفقیت در یک بازار شلوغ داشته باشد.

مزایای بازاریابی B2C
ویژگیهای B2C شامل مواردی مانند الزامات هدفگذاری خاص، تصمیمات خرید بر اساس بسیاری از عوامل روانی و حساسیت شدید قیمت است. ما به چند مورد از ویژگیهای بازاریابی B2C در زیر اشارهای کردهایم. موارد زیر برخی از ویژگیهای کلیدی هستند که باید در کارتان آنها را مورد بررسی قرار دهید.
۱- بازار وسیع
بازاریابی B2C ویژگی بازار انبوه بودن را دارد. ازآنجاییکه حجم مصرفکنندگان بالقوه زیاد است، پتانسیل بزرگی برای اندازه بازار فراهم میکند.
لازم نیست در BUSINESS TO CONSUMER بازار حتماً انبوه باشد. اما، این یک ویژگی است که باید در نظر گرفت و نیاز به یک تصمیم استراتژیک اساسی از سوی شما و تیمتان دارد.
۲- بازاری با گرایش محصول محور
بازاریابی مصرفکننده در درجه اول بر محصول متمرکز است. این بدان معناست که محصول بیشتر از شرکت مهم است. محصولات جدید باید به طور منظم ایجاد و دستهبندی شوند. خود طرح و محصول باید بازاریابی و تقاضا را ایجاد کند و مشتری را در قیف شما گیر بیندازد.
۳- بازاریابی برابر با فروش
در بازاریابی B2C، بازاریابی در درجه اول محرک فروش است. این هم از منظر پیامرسانی و هم از دیدگاه کانال بازاریابی است.
به این معنی که نسخهای که در پیامرسانی استفاده میشود زبان فروش است. جهت ایجاد کنش، نه لزوماً علاقه. سپس، کانالهایی که استفاده میشوند برای ایجاد یک خرید تقریباً بلافاصله ساختاربندی میشوند. یعنی فضای قفسه و نحوه و مکان تبلیغ محصولات.
۴- اهمیتدادن به رفتار مصرفکننده
رفتار مصرفکننده نقش مهمی در بازاریابی B2C ایفا میکند. این درواقع روانشناسی انسان است. درک اینکه انسانها چگونه فکر میکنند و خرید میکنند.
در بازاریابی B2C، ما باید بسیاری از رفتارهای مصرفکننده را درک کنیم. مانند وضعیت، هزینه، لذت، ارزش درک شده، پذیرش توسط یک گروه و … همه این رفتارها نیاز به درک عمیقتری دارند که مختص بازار مصرف است.
۵- توجه زیاد به برندینگ
برندسازی در BUSINESS TO CONSUMER از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مدل راهی برای شرح داستانتان در اختیار شرکت قرار میگیرد. این کار فرصت ایجاد رابطه با مصرفکنندگان را برای شما به ارمغان میآورد.
از این طریق روی به جذب مشتریهای وفادار به برندتان میآورید و احتمال خرید و دیدهشدن را برایتان دوچندان میکند.